سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پرنیان سرخ

گاهی دلگیری، تلخ و نچسب، نمیدانی چرا اما از بودن از نبودن از فکر از همه و همه خسته ای جالب است اما خودت هم حوصله ی خودت را نداری... چقدر شیرین میشوی وقتی کسی را که انتظارش را نداری ناغافل میان این همه دلتنگی بیابی وقتی حتی فکرش را نمیکنی دستش را بگیری و آرام در گوشش زمزمه کنی دنیا چقدر بی رحم است و تو از تنهایی چه رنجی میبری و او آرام بگوید من دلیل این دلتنگی ها را خوب میدانم،شاید تو ندانی اما من میدانم و مطمئنت کند از بودن از اینکه کسی هست .... و تو هنوز هم بی قراری و با خودت فکر میکنی دلیل این کلافگی چیست؟؟؟


نوشته شده در چهارشنبه 92/2/11ساعت 12:18 عصر توسط مهسا| نظرات ( ) |