پرنیان سرخ
کاش میشد که کسی می آمد/باور تیره ما را میشست وبه ما میفهماند دل ما منزل تاریکی نیست اخم بر چهره بسی نازیباست/بهترین وقت همان لبخند است کاش میشد که به انگشت نخی می بستیم تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم که هنوز انسانیم که هنوز انسانیم
نوشته شده در پنج شنبه 90/4/30ساعت
11:36 صبح توسط مهسا| نظرات ( ) |