سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پرنیان سرخ

هوا عجیب بارانی است ولی خودت خوب میدانی تا نیایی نه باران میبارد نه من شوق ایستادن زیر باران را دارم دریغ صد دریغ که شوق بودنت را از ترس رفتنت از دست دادم!


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/29ساعت 4:30 عصر توسط مهسا| نظرات ( ) |

گاهی چقدر دلتنگت میشوم خیلی زیاد<ولی تو آرام به آسمان خیره شده ای یا شاید غرق در شادی هایت هستی آرام گریه میکنم ماه هاست جای خالیه شانه هایت را خوب حس میکنم تو شاد باش و خوشبخت اما من همچنان منتظر باران چشمانت هستم شاید روزی برای هم و باهم باشیم.


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/29ساعت 4:28 عصر توسط مهسا| نظرات ( ) |

سخنی از ناپلئون
هرگز اشتباه نکن ....
اگر اشتباه کردی ... تکرار نکن
اگر تکرار کردی ... اعتراف نکن
...اگر اعتراف کردی ... التماس نکن
اگر التماس کردی ... دیگر زندگی نکن


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/29ساعت 3:50 عصر توسط مهسا| نظرات ( ) |

امواج زندگی را بپذیر حتی اگر گاهی تو را به قعر دریا ببرند، آن ماهی آسوده که همیشه بر سطح آبها میبینی ، مرده است .....


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/29ساعت 3:48 عصر توسط مهسا| نظرات ( ) |

ای کاش آسمان حرف کویر را درک می کرد و اشک خود را نثار گونه های خشک او می کرد ! ای کاش واژه ی حقیقت آنقدر با دلها صمیمی بود که برای بیانش نیازی به شهامت نبود ! ای کاش دلها آنقدر خالص بود که دعای قلب بعد از پایین آمدن دستها مستجاب می شد ! ای کاش پروانه عشق را در سوختن شمع می دید و او را باور می کرد ! ای کاش با هم بودن معنی عاطفه را درک می کرد !!!


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/29ساعت 3:47 عصر توسط مهسا| نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9      >